دخترانی که دوبار قربانی سنتها میشوند
|
یعقوب موسوی
آسیبشناس اجتماعی
|
شاید در زمان گذشته اخراج دختران دانشآموزی که از تحصیل بازمیماندند به تشخیص مسئولان وقت آموزشوپرورش دلیل خاصی داشت اما حالا باتوجه به اینکه با گسترش غیرقابل کنترل فناوری در رسانههای خبری و اجتماعی که به کمک اینترنت به وجود آمده روبهرو هستیم، به نظر دیگر به آن قوانین سختگیرانه گذشته احتیاجی نداریم و نمایندگان مجلس و همچنین مسئولان وزارت آموزشوپرورش باید هرچه زودتر به فکر جلوگیری از اخراج دختران دانشآموزی که از مدرسه طرد میشوند باشند.
پایین آمدن سن بلوغ در دانشآموزان باعث شده که اکنون نتوان بسیاری از موضوعاتی که در نسلهای گذشته مانند تابو با آنها برخورد میشد را از نوجوانان پنهان کرد.
آنها با یک کلیک در گوشی موبایل خود میتوانند به اطلاعات زیادی در هر زمینهای که سوالی برایشان پیش میآید دسترسی داشته باشند.
باتوجه به این مسائل به این نتیجه میرسیم که در زمان حال نباید دختران دانشآموز متاهل را به بهانه اینکه ارتباط آنها با دیگر دانشآموزان باعث بروز آسیبی در مدرسه میشود از مدرسه اخراج کرد. واقعیت این است که در دوران کنونی، نوجوانان اطلاعات زیادی در مورد وضعیت و مسائل اطراف خود دارند و نمیشود آنها را در محیطی بدون ارتباط با دیگران نگه داشت و ایزوله کرد.
اخراج دختران متاهل از مدارس و ایجاد محدودیت در روند تحصیلشان به نوعی غیرحقوقی و غیرفرهنگی است به این دلیل که در برخی از نقاط کشور ایران سن ازدواج پسران و دختران بسیار پایین است. حتی ازدواج دختران و پسران در سنین پایین نوعی رسم و ازدواج دخترانی که به سن تکلیف میرسند نوعی «باید اجتماعی» محسوب میشود. دانشآموزان دختر با اجازه والدین خود ازدواج میکنند و در زمانهای که ما در آن زندگی میکنیم همه میخواهند ادامه تحصیل دهند و گرفتن مدرک دیپلم جزو حداقلهای اجتماعی محسوب میشود ولی متاسفانه ما میبینیم که آموزشوپرورش به نوعی از این آزادی اجتماعی حداقل در برابر دختران دانشآموز متاهل جلوگیری میکند.
در چند دهه گذشته حتی دانشجویان دختری که ازدواج میکردند هم اجازه ادامه تحصیل نداشتند ولی در روند روبه رشد آزادیهای اجتماعی این موانع برداشته شد و حالا دختران دانشجو هم تحصیل میکند و هم کار میکنند و هم به مسائل مربوط به خانه و خانهداری میپردازند؛ البته در مقایسه، ازدواج دختران دانشجو نسبت به دختران دانشآموز بیشتر است و این موضوع نشان میدهد که آموزشوپرورش میتواند بهجای طرد کردن دختران دانشآموز متاهل از مدرسه، برای آنها امکاناتی را فراهم کند تا در ادامه زندگی بتوانند کانون خانواده را گرم نگه دارند.
اخراج یا طرد دختران متاهل از مدرسه میتواند تبعات منفی اجتماعی در بر داشته باشد. تبعاتی مانند سرخوردگی اجتماعی، منزوی شدن از جامعه، اختلالات روانی، بحران شخصیت و... این تبعات ممکن است در دخترانی که بهنوعی توسط مدیران و مسئولان مدرسه از جامعه طرد شدهاند به وجود بیاید و در ادامه به بحران در خانوادهای که به تازگی تشکیل شده است منجر میشود.
باید به این نکته هم اشاره کنیم که دخترانی که در سنین پایین بهصورت خواسته یا ناخواسته به ازدواج تن دادهاند قربانی تصمیمات نادرست میشوند که باید با کمک فرهنگسازی و با بالا بردن اطلاعات در برخی از مناطق کشور که به صورت سنتی و با عقاید گذشته زندگی میکنند از بین برود ولی اکنون آموزشوپرورش با اخراج این دانشآموزان باعث میشوند دانشآموزان دختر با اخراج از مدرسه برای دومین بار قربانی سنتها و تصمیمات نادرست شوند.
از این رو، در شرایطی که با گستردگی شبکههای مجازی و دسترسی آسان دانشآموزان به اینترنت نمیتوان از برخورد و مکالمههای مجردها و متاهلان در فضای آموزشی مدرسه جلوگیری کرد و این که بخواهیم این جلوگیری را با حذف دانشآموزان متاهل انجام دهیم منطقی نیست.